سید محمد هاشم خوانساری
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | میرزا محمدهاشم خوانساری چهار سوقی |
نسب | خاندان خوانساری |
خویشاوندان سرشناس |
میر صغیر • سید محمدباقر خوانساری |
تاریخ تولد | ۱۲۳۵ق |
محل زندگی | خوانسار • اصفهان • نجف |
تاریخ وفات | ۱۳۱۸ق |
محل دفن | وادی السلام |
شهر وفات | نجف |
اطلاعات علمی | |
استادان | محمد باقر خوانساری • شیخ مرتضی انصاری • سید حسن مدرس اصفهانی • مهدی بن علی کاشف الغطاء • زین العابدین خوانساری |
شاگردان | سید محمدکاظم یزدی • شیخ الشریعه • شیخ محمد هادی تهرانی • حاج آقا رضا همدانی • ابو تراب خوانساری |
اجازه روایت از | سید حسن بن علی مدرس اصفهانی |
اجازه اجتهاد از | صدرالدین عاملی • شیخ انصاری |
اجازه اجتهاد به | فرزندش جمال الدین |
تالیفات | رسالۀ الذّبیحیه • الاستصحاب • حاشیه بر معالم الدین شرح زبدة الاصول شیخ بهائی • میزان الانساب |
سایر | سرودن شعر |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
اجتماعی | مرجعیت شیعیان |
میرزا محمدهاشم بن زین العابدین خوانساری (۱۲۳۵-۱۳۱۸ق) فقیه امامی قرن سیزدهم و چهاردهم هجری قمری که حدود سی سال در بخشی از ایران مرجع تقلیدشیعیان بود.
او در خوانسار نزد محمد باقر خوانساری، در اصفهان نزد صدر الدین عاملی و در نجف نزد شیخ مرتضی انصاری شاگردی کرد. ابو تراب خوانساری و سید محمد کاظم طباطبائی یزدی از شاگردان او بودند.
خوانساری، آثاری در فقه، حدیث، اصول، کلام، رجال و فلسفه تالیف کرد. مبانی الاصول مهمترین اثر اصولی او به شمار میآید. او در ۱۳۳۸ق، در نجف درگذشت و در وادی السلام به خاک سپرده شد.
محتویات
[نهفتن]ولادت و درگذشت
میرزا هاشم خوانساری، در سال ۱۲۳۵ق در خوانسار به دنیا آمد. وی در ۱۳۱۸ق، هنگام رفتن به حج در شهر نجف درگذشت و در وادی السلام به خاک سپرده شد.[۱]
تحصیلات
خوانساری تحصیلاتش را در زادگاهش آغاز کرد او درسهای مقدماتی را نزد پدرش، زین العابدین خوانساری و برادرش محمد باقر در خوانسار فراگرفت. پس از درگذشت پدر بزرگش، ابوالقاسم جعفر بن حسین خوانساری مشهور به میر صغیر (درگذشت ۱۲۴۰ق)، همراه پدر و خانواده به اصفهان مهاجرت کرد.[۲]
میرزا هاشم تحصیل فقه، اصول و دیگر علوم را در اصفهان آغاز کرد. او عمده تحصیلات خود را نزد صدر الدین عاملی (د۱۲۶۴)، که وی را پدر معنوی خویش خوانده و بعدها داماد او هم شد، گذراند.[۳] عاملی در اوایل جوانی محمد هاشم به اجتهاد وی تصریح کرد و اولین فردی بود که به او اجازۀ اجتهاد داد.[۴]
خوانساری همچنین ده سال در درس فقه و اصول سید حسن بن علی مدرس اصفهانی (درگذشت ۱۲۷۳ق) شرکت کرد و در ۱۲۶۱ق از او نیز اجازه اجتهاد و روایتگرفت.[۵] این اجازهنامه در آخر کتاب حلُّ العسیر فی حِلِّ العَصیر خوانساری چاپ شده است.[۶]او پس از سالها تحصیل در اصفهان به نجف رفت و ضمن تدریس فقه و اصول، در درس شیخ مرتضی انصاری (د ۱۲۸۱) حاضر شد. شیخ انصاری توجه ویژهای به او داشت و خصوصی با وی مذاکره علمی میکرد. و به او اجازۀ اجتهاد داد.[۷]
برخی دیگر از استادان و مشایخ روایی وی:
- ابراهیم بن محمد حسن کلباسی (درگذشت۱۲۶۱)
- اسدالله بیدآبادی
- مهدی بن علی کاشف الغطاء (درگذشت۱۲۸۹).[۸]
شاگردان
- سید محمد کاظم طباطبائی یزدی (درگذشت ۱۳۳۷ق)
- شیخ الشریعه اصفهانی (درگذشت ۱۳۳۹)
- شیخ محمد هادی تهرانی (درگذشت ۱۳۲۱ق)
- حاج آقا رضا همدانی (درگذشت ۱۳۲۳ق)
- ابو تراب خوانساری (درگذشت ۱۳۴۶ق)
- محمد مهدی بن محمد باقر خوانساری برادرزاده وی
- محمد ابراهیم بن محمد صادق خوانساری برادر زاده وی
- محمد امین شوشتری، فرزند اسدالله شوشتری
- محمدتقی بن اسدالله شوشتری[۹]
میرزا حسین نوری، سید حسن صدر و محمد مرتضی کشمیری از او روایت نقل کردهاند.[۱۰]
مرجعیت
خوانساری، حدود سی سال در بخشی مهمی از ایران مرجع تقلید شیعیان بود.[۱۱] ناصر الدین شاه (حکومت: ۱۲۶۴-۱۳۱۳ق) به وی توجه داشت و در بازگشت او از سفر مشهد به دستور شاه، مردم تهران از او استقبال کردند.[۱۲] محمد حسن خان اعتماد السلطنة (صنیع الدوله) که در دورۀ ناصرالدین شاه وزارت انطباعات و مناصبی دیگر را بر عهده داشت از کسانی است که میرزا محمد هاشم را در تهران ملاقات کرده و او را ستوده است.[۱۳] او را فقیهی عارف، زاهد، محقق و نویسندهای کوشا دانستهاند.[۱۴] و در رثایش قصیدههایی سرودهاند.[۱۵]
آثار
خوانساری آثاری در فقه، حدیث، اصول، کلام، رجال و فلسفه دارد، از جمله:
- رسالة الذّبیحیه؛ نخستین اثر فقهی او دربارۀ حکم ذبایح اهل کتاب است. که آن را به توصیۀ استادش، صدر الدین عاملی تألیف کرد.[۱۶]
- احکام الایمان؛ رساله عملیه او به فارسی است که احکام عبادات تا آخر روزه را در بردارد. وی این رساله را به درخواست ناصرالدین شاه نوشت.[۱۷] وی رسالۀ عملیۀ دیگری نیز دارد که شامل عبادات و معاملات است این اثر در ۱۳۱۰ق و ۱۳۱۷ق ضمن مجموعهای با عنوان شش رساله چاپ شده است.[۱۸] در این مجموعه اثر کلامی مختصری به فارسی با نام اصول الدین[۱۹] و رسالههای فارسی صِیغ العُقود، صوم و مناسک حج نیز چاپ شده است.[۲۰]
- حاشیه بر ریاض المسائل
- شرح الدرة النجفیة محمد مهدی بحرالعلوم.[۲۱]
- خوانساری در جوانی برخی ابواب اصول فقه مانند اصل برائت، استصحاب، اجماع منقول و شهرت را به نظم در آورده که به نام «منظومة لطیفة فی تحقیق المطالب الاصولیة» منتشر شده است.[۲۲]
- الاستصحاب[۲۳]
- حاشیه بر معالم الدین حسن بن زین الدین عاملی
- شرح زبدة الاصول شیخ بهائی.[۲۴]
- مبانی الاصول؛ مهمترین کتاب اصولی. به نظر او بسیاری از مباحث اصول در منابع اصولی، طولانی و بیفایده بود، از این رو در صدد برآمد اثری فشرده و جامع دربارۀ اصول اجتهادی و اصول عملی بنگارد.[۲۵]
- اصول آل الرسول در آن مجموعهای از احادیث امامان شیعه را دربارۀ قواعد فقهی و اصول فقه گرد آورده و به ترتیب مباحث اصولی تنظیم کرده است. شیخ انصاری اتمام این کتاب را به وی توصیه کرده بود.[۲۶]
- از آثار مهم خوانساری در باب حدیث و رجال، رسالهای دربارۀ اعتبار کتاب فقه الرضا منسوب به امام رضا علیهالسلام است.[۲۷] میرزا هاشم در این رساله صحت انتساب را به امام رضا(ع) نپذیرفته است.[۲۸]
- اثر رجالی دیگر خوانساری دربارۀ اعتبار و وثاقت ابو بصیر مرادی است، او ابتدا احادیث دال بر عدم وثاقت ابوبصیر را نقل کرده و سپس به پاسخگویی و دفاع از وثاقت وی پرداخته است.[۲۹]
- مجمع الفوائد و مخزن الفرائد تعدادی از آثار خوانساری از جمله کتاب مبانی الاصول و برخی رسالههای یاد شده، در این مجموعه و در تهران ۱۳۱۷ق چاپ سنگی شده است.
- حلّ العسیر فی حلّ العصیر
- مجموعه مقالاتی با نام المقالات الطیفة فی مطالب المنیفة به مجمع الفوائد ضمیمه شده که حاوی مقالاتی دربارۀ مسائل متفرقۀ اصولی، فقهی، کلامی، حدیثی و رجالی است.
- اربعون حدیثاً، دیگر اثر حدیثی خوانساری است که آن را تألیف و شرح کرده است و نسخهای خطی از آن در کتابخانۀ آیت الله گلپایگانی در قم وجود دارد.[۳۰]
- شرح مشیخة الفقیه
- اجازاتی برای برخی علما از جمله میرزا ابوالهدی کلباسی
- دو اثر رجالی الفوائد الرجالیة و الفلاحة که دومی خلاصۀ دو کتاب نفائس الفنون و ازهار الجنان است.[۳۱]
- میزان الانساب، خوانساری در ۱۲۹۹ آن را در شرح حال امامزادههای معتبر در اصفهان نگاشت[۳۲] و در سال ۱۳۳۲ش در قم با مقدمه و حواشی احمد روضاتی به چاپ رسید.
- حاشیه بر الاسفار الاربعة صدرالدین شیرازی که با نام تنبیه الحکماء الابرار شناخته میشود.[۳۳]
شعر
میرزا هاشم، علاوه بر سرودن منظومههای یاد شده، قصاید و منظومههایی دیگر به فارسی و عربی سروده که برخی از آنها در دیوان الاکابر آمده است. تخلص او موسوی بود[۳۴] خوانساری آثار موجود در کتابخانه شخصی خود را نیز فهرست کرده است.[۳۵]
فرزندان
جمال الدین، فرزند و شاگرد میرزاهاشم بود از او اجازه اجتهاد گرفت. او چند رساله دربارۀ فقه و اصول تألیف کرد و در ۱۳۳۹ق درگذشت. نخست در تخت فولاد اصفهان کنار عمویش محمد باقر به خاک سپرده شد و سپس در ۱۳۴۸ به نزدیک قبر پدرش در اصفهان منتقل شد.[۳۶]
پانویس
- ↑ بخشی، ص۱۸۷-۱۸۹؛ روضاتی، ص۱۱۷-۱۱۸.
- ↑ بخشی، ص۱۹۱؛ روضاتی، ص۱۱۳؛ابن الرضا، ج۲، ص۵۸۱-۵۸۳
- ↑ المقالات اللطیفة، ص۳۱۲-۳۱۳
- ↑ المقالات اللطیفة، ص۳۱۳.
- ↑ المقالات اللطیفة، ص۳۱۳
- ↑ خوانساری، حل العسیر، ص۷۸.
- ↑ روضاتی، ص۱۱۴؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۴۹۶-۴۹۷
- ↑ حرزالدین، ج۳، ص۲۷۶؛ روضاتی، ص۱۱۴؛ مهدوی، ص۵۳۵-۵۳۶.
- ↑ تبریزی خیابانی، ص۶۸-۶۹؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۵۰۱-۵۰۲
- ↑ روضاتی، ص۱۱۶-۱۱۷؛ برای آگاهی از سایر شاگردان و راویان از او: نک، روضاتی، ص۱۱۶-۱۱۷؛ ابن الرضا، ج۲، ص۵۸۶-۵۸۷؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۵۰۱-۵۰۳.
- ↑ حسینی یزدی و همکاران، ص۴۹۴.
- ↑ موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۲.
- ↑ اعتماد السلطنه، ص۱۹۶؛ موسوی اصفهانی،ج۱، ص۱۴۲.
- ↑ امینی، ج۲، ص۵۴۸؛ انصاری، ص۳۷۲.
- ↑ بخشی، ص۱۸۷-۱۸۹؛ روضاتی، ص۱۱۷-۱۱۸.
- ↑ خوانساری، المقالات اللطیفیة، ص۳۱۳؛ آقابزرگ، ج۱۰، ص۴.
- ↑ آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۲۹۶.
- ↑ آقا بزرگ طهرانی، ج۱۱، ص۲۱۹.
- ↑ آقا بزرگ طهرانی، ج۲، ص۱۹۶.
- ↑ آقا بزرگ طهرانی، ج۱۵، ص۱۰۰-۱۰۱، ۱۱۰، ج۲۲، ص۲۷۵.
- ↑ خوانساری، مبانی الاصول، ص۵؛ آقا بزرگ طهرانی، ج۶، ص۱۰۲.
- ↑ آقا بزرگ طهرانی، ج۱،ص ۴۶۲، ج۲۳، ص۸۵.
- ↑ آقا بزرگ طهرانی، ج۲، ص۲۶.
- ↑ گزی برخواری، ص۴۷؛ بخشی، ص۱۹۰.
- ↑ مبانی الاصول، ص۳-۵.
- ↑ مبانی الاصول، ص۴-۵؛ آقا بزرگ ج۲، ۱۷۷؛ موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۴؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۴۹۷.
- ↑ آقا بزرگ طهرانی، ج۱۱، ص۱۳۹
- ↑ ص۳-۴، ۹، ص ۳۷
- ↑ رسالة معمولة فی حال ابی بصیر
- ↑ آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۴۳۱؛ حسینی اشکوری، ج۱، ص۲۶۲.
- ↑ آقا بزرگ طهرانی، ج۱، ص۲۶۱؛ ج۱۰، ص۱۵۸، ۱۵۹، ج۱۴،ص۶۸؛ ج۱۶، ص۳۰۲-۳۳۹.
- ↑ آقا بزرگ طهرانی، ج۲۳، ص۳۰۷.
- ↑ مدرس تبریزی، ج۲، ص۱۹۲؛ آقا بزرگ طهرانی، ج۴، ص۴۴۲.
- ↑ آقا بزرگ طهرانی، ج۹، قسم ۳، ص۱۱۱۹، ج۱۶، ص۳۳۹؛ روضاتی، ص۱۲۱؛ برای اطلاع از فهرست کامل آثار او نک: موسوی اصفهانی، ج۱، ص۱۴۴-۱۴۶؛ ابن الرضا ج۲، ۶۲۱-۶۲۶
- ↑ آقا بزرگ طهرانی، ج۱۶، ص۳۹۰
- ↑ روضاتی، ص۱۱۹-۱۲۰؛ حسینی یزدی و همکاران، ص۳۳۷، ۵۰۵-۵۰۶
منابع
- این مقاله از دانشنامه جهان اسلام، ج۱۶، ص۳۸۹-۳۹۱ اخذ شده است.
- محمد محسن آقا بزرگ طهرانی، الذریعة الی التصانیف الشیعة، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
- مهدی ابن الرضا، ضیاء الابصار فی ترجمةعلماء خوانسار، قم ۱۳۸۲ش.
- محمد حسن بن علی اعتماد السلطنه، المآثر و الآثار، در جهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج۱، تهران، اساطیر، ۱۳۶۳ش.
- محمد هادی امینی، معجم الرجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، نجف، ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
- مرتضی انصاری، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری قدس سره، قم، ۱۳۷۳ش.
- یوسف بخشی، تذکرۀ شعرای خوانسار، تهران، ۱۳۳۶ش.
- علی تبریزی خیابانی،، کتاب علماء معاصرین چاپ سنگی تهران، ۱۳۶۶ش.
- محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، قم، ۱۴۰۵.
- احمد حسینی اشکوری، فهرست نسخههای خطی کتابخانه عمومی حضرت آیت الله گلپایگانی، ج۱، قم، ۱۳۵۷ش.
- محمد علی حسینی یزدی، رسول علوی و علی اکبر زمانی نژاد، دانشمندان خوانسار، قم، ۱۳۷۸ش.
- محمد هاشم بن زین العابدین خوانساری، مجمع الفوائد و مخزن الفرائد، چاپ سنگی تهران، ۱۳۱۷ش.
- محمد علی روضاتی، زندگانی حضرت آیت الله چهار سوقی، حاوی شرح حال بیش از یکصد نفر قرون اخیره، اصفهان، ۱۳۳۲ش.
- عبدالکریم بن مهدی گزی برخواری، تذکرة القبور، چاپ ناصر باقر یبیدهندی، قم، ۱۳۷۱ش.
- محمد علی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، تهران، ۱۳۶۹ش.
- محمد مهدی موسوی اصفهانی، احسن الودیع فی تراجم اشهر مشاهیر مجتهدی الشیعة، او تتمیم روضات الجنات، بغداد، ۱۳۴۸.
- مصلح الدین مهدوی، تذکرة القبور، یا دانشمندان و بزرگان اصفهان، اصفهان، ۱۳۴۸ش.
پیوند به بیرون
[نمایش]خاندان خوانساری |
---|