جزئیات دایرکتوری

نقشه نما :: جزئیات

هشام بن سالم جوالیقی : متکلم شیعی قرن دوم قمری

شنبه, 08 اسفند 1394 ساعت 13:23
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

هشام بن سالم جوالیقی : متکلم شیعی قرن دوم قمری

   علمای شیعه > متکلمان شیعه > متکلمان شیعه قرن 2 قمری > هشام بن سالم جوالیقی 

وبسایت: http://fa.wikishia.net/view/%D9%87%D8%B4%D8%A7%D9%85_%D8%A8%D9%86_%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%85_%D8%AC%D9%88%D8%A7%D9%84%DB%8C%D9%82%DB%8C

 

هشام بن سالم جوالیقی

 
 
هشام بن سالم جوالیقی
اطلاعات یاران امامان
نام کامل هشام بن سالم جوالیقی جعفی
لقب علاف
نسب ابومحمد
محل زندگی کوفه
از یاران امام صادق و امام کاظم علیهما السلام
مشایخ ابوبصیر، ابو حمزه ثُمالی، ابوخالد کابلی، ابن ابی یعفور،ابان بن تَغْلِب، ابان بن عثمان، زراره و...
شاگردان ابن ابی عُمَیر، ابن محبوب، ابن مسکان، بَزَنطی، حماد بن عثمان، صفوان بن یحیی و...
آثار کتاب‌هایی در حج، تفسیر و معراج

هشام بن سالم جوالیقی جعفی، از شاگردان امام صادق(ع) و نیز اصحاب امام کاظم(ع). تخصّص او در علم کلام بیش از فقه بود. امام صادق(ع) در برخی مسائل کلامی مانند توحید به او ارجاع می‌داد. او بی‌واسطه و با واسطه از امام صادق(ع) روایت کرده و نامش در سلسلسه سند ۶۶۳ حدیث در کتب حدیثی شیعه آمده است که در میان مشایخ او و روایانی که از او روایت کرده‌اند، نام برخی از اصحاب اجماع دیده می‌شود. هشام پس از شهادت امام صادق(ع)، در ترویج امامت امام کاظم(ع) نقش بسزایی داشت و از آن حضرت نیز روایت کرده است. از وی آثاری نیز نقل شده است که مشهورترین آنها کتابی درباره معراج است. برخی آراء خاصی در توحید به هشام نسبت داده‌اند؛ اما نجاشی و آیت الله خوئی او را ثقه دانسته‌اند.

معرفی

هشام، خدمتکار بشر بن مروان و از اسیران جوزجان بود.[۱] شیخ طوسی از وی با کنیه ابومحمد و غلام جعفی یاد کرده است.[۲] به او جوالیقی و علاف نیز می‌گفتند.[۳]

مقابله با عبدالله افطح و دعوت به امامت امام کاظم(ع)

شیخ طوسی او را در شمار اصحاب امام صادق(ع) و امام کاظم(ع) آورده است.[۴] بر پایه روایتی هنگامی که پس از شهادت امام صادق(ع) عبدالله افطح ادعای امامت کرد. هشام بن سالم و مؤمن طاق از او درباره زکات پرسیدند و با پاسخ وی دچار تردید شدند. هشام با برخوردی که با امام کاظم(ع) داشت، تردیدش برطرف شد و امامت آن حضرت را در بین خواص اصحاب امام صادق(ع) تبلیغ می‌کرد. این کار او سبب شد اطراف عبدالله افطح خلوت شود؛ بنابراین عبدالله کسانی را گماشته بود تا او را کتک بزنند.[۵]

نقل روایت از امام صادق و امام کاظم(ع)

هشام از امام صادق[۶] و امام کاظم علیهماالسلام روایت کرده[۷] و نام او در اسناد ۶۶۳ حدیث در کتاب‌های حدیثی شیعه آمده است.[۸] وی از راویانی مانند ابوبصیر، ابو حمزه ثُمالی، ابو خالد کابلی، ابن ابی یعفور، ابان بن تَغْلِب، ابان بن عثمان و زراره[۹] روایت کرده است. او از سلیمان بن خالد ۹۹ روایت نقل کرده[۱۰] و راویانی چون ابن ابی عُمَیر[۱۱]، ابن محبوب، ابن مسکان، بَزَنطی، حماد بن عثمان و صفوان بن یحیی از او روایت کرده‌اند.[۱۲]

مناظرات

مناظره‌ای میان مردی از اهل شام و امام صادق(ع) در گرفت. امام او را در هر بحثی به یک نفر ارجاع داد و در بحث توحید به هشام بن سالم حواله داد.[۱۳] از وی مناظراتی با محمد بن بشیر پیشوای بشیریه و دیگران گزارش شده است.[۱۴] وی همچنین در موضوع امامت[۱۵] و فقه تخصص داشت.

باورها

صورت داشتن خدا؛ سمعانی و ابوالحسن اشعری فرقه‌ای به نام هشامیه را به هشام بن حکم و هشام بن سالم منسوب می‌کنند. و گفته‌اند که هشام بن سالم خدا را به صورت انسان می‌پنداشته است البته به صورت نوری که می‌درخشد و دارای حواس پنجگانه است.[۱۶] در برخی کتب روایی نیز چنین نسبت‌هایی به او داده شده است[۱۷] نجاشی با عبارت «ثقة ثقة» از او یاد کرده است[۱۸] و آیت الله خوئی برخی روایاتی را که بر نکوهش او دلالت دارند، از نظر سند ضعیف می‌داند.[۱۹]

برخی روایات از اختلاف وی و هشام بن حکم در برخی مباحث توحید و صفات خدا خبر داده‌اند.[۲۰] گفته شده است برخی مانند محمدتقی سبحانی معتقد است نظریه هشام بن سالم که خدا صورت دارد، در برابر نظریه هشام بن حکم است که خدا را جسم می دانسته است. نه در کنار آن.[۲۱]

استطاعت: ابوالحسن اشعری به هشام بن سالم نسبت می‌دهد که وی استطاعت را پیش از فعل و آن را جسم و جزئی از انسان می‌دانسته است.[۲۲]

آثار

هشام بن حکم اصلی داشته است که گروهی آن را روایت کرده‌اند. ابن ابی عمیر از آن خبر داده است.[۲۳]همچنین کتاب‌هایی در حج، تفسیر و معراج از او گزارش شده است.[۲۴] گفته شده است مشهورترین اثرش کتابی درباره معراجاست.[۲۵]

پانویس

  1. پرش به بالا نجاشی، رجال، ص۴۳۴؛ کشی، رجال، ص۲۸۱.
  2. پرش به بالا طوسی، رجال، ص۳۱۸.
  3. پرش به بالا کشی، رجال، ص۲۸۱.
  4. پرش به بالا طوسی، رجال، ص۳۱۸ و ۳۴۵.
  5. پرش به بالا کشی، رجال، ص۲۸۲-۲۸۳.
  6. پرش به بالا طوسی، رجال، ص۳۴۵؛ کشی، ص۱۱۹.
  7. پرش به بالا نجاشی، رجال، ص۴۳۴.
  8. پرش به بالا خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۱۹، ص۳۰۱.
  9. پرش به بالا کشی، رجال، ص۱۳۳.
  10. پرش به بالا خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۱۹، ص۳۰۲.
  11. پرش به بالا کشی، رجال، ص۱۱۹، ۱۳۳
  12. پرش به بالا خوئی، معجم رجال الحدیث، ج۱۹، ص۳۰۳.
  13. پرش به بالا کشی، رجال، ص۲۷۶.
  14. پرش به بالا کشی، رجال، ص۴۷۸.
  15. پرش به بالا کشی، رجال، ص۲۸۱.
  16. پرش به بالا سمعانی، الانساب، ج۱۳، ص۴۱۴؛ اشعری، مقالات الإسلامیین، ج۱، ص۳۴.
  17. پرش به بالا کشی، رجال، ص۲۸۴-۲۸۵.
  18. پرش به بالا نجاشی، رجال، ص۴۳۴.
  19. پرش به بالا معجم رجال الحدیث، ج ۱۹، ص۳۰۱.
  20. پرش به بالا کشی، رجال، ص۲۷۹.
  21. پرش به بالا نکاتی کلیدی درباره هشام بن سالم
  22. پرش به بالا اشعری، مقالات الإسلامیین، ج۱، ص۴۳.
  23. پرش به بالا طوسی، الفهرست، ص۴۹۳.
  24. پرش به بالا نجاشی، رجال، ص۴۳۴.
  25. پرش به بالا شفیعی، مکتب حدیثی شیعه، ص۱۸۰.
 

منابع

  • اشعری، علی بن حسین، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین
  • خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، مرکز نشر آثار شیعه، قم، ۱۴۱۰ق/۱۳۶۹ش.
  • سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الأنساب، تحقیق عبدالرحمن بن یحیی المعلمی الیمانی، حیدر آباد، مجلس دائرة المعارف العثمانیة، ط الأولی، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۲م.
  • شفیعی، سعید، مکتب حدیثی شیعه در کوفه (تا پایان قرن سوّم هجری)، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، قم، ۱۳۸۹ش.
  • طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، قیومی اصفهانی، جواد، مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجامعة المدرسین، قم، ۱۳۷۳ش.
  • طوسی، محمد بن حسن، فهرست کتب الشیعة و أصولهم و أسماء المصنّفین و أصحاب الأصول، مصحح: طباطبائی، عبدالعزیز، مکتبة المحقق الطباطبائی، قم، ۱۴۲۰ق.
  • کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی- إختیار معرفة الرجال، مصحح: طوسی، محمد بن الحسن / مصطفوی، حسن، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، مشهد، ۱۴۰۹ق.
  • نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، مؤسسة النشر الاسلامی التابعه لجامعة المدرسین، قم، ۱۳۶۵ش.

پیوند به بیرون

 
 
 

آنچه را که دنبالش بودید را یافتید؟

 
 
 
 

منوی ناوبراندن



بازدید 894 دفعه

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.