آیتالله حاج شیخ عبدالله جوادی آملی در سال ۱۳۱۲ ش در یک خانوادهی روحانی در شهر آمل بهدنیا آمد. جد ایشان ملافتحالله آملی و پدرش میرزا ابوالحسن آملی به ذکر احادیث و مناقب اهل بیت میپرداختند و در بحبوحهی خفقان پهلوی اول ممنوعالمنبر شدند (بندعلی، ۱۹). وی تحصیلات ابتدایی را تا کلاس چهارم در دبستان ملی و غیر دولتی گذراند. سال ششم ابتدایی را در سال ۱۳۲۴-۱۳۲۵ به اتمام رسانید و در سال ۱۳۲۵ وارد حوزهی علمیهی آمل شد.در آن زمان حوزهی علمیهی آمل پس از پایان دورهی استبداد رضاشاهی توسط شاگردان آیتالله آخوند خراسانی و آیتالله نائینی بازسازی شده بود. استادان وی در آمل آیتالله ابوالقاسم و آیتالله غروی بودند که برجستهترین شخصیتهای علمی آن روزگار به شمار میرفتند و هر دو از شاگردان آیتالله آخوند خراسانی بودند.
آیتالله جوادی آملی تا شهریور ۱۳۲۹ در آنجا تحصیل کرد و کتاب جامعالمقدمات، سیوطی، مطول و مقداری از شرح لمعه را نزد مرحوم پدرش و آقای اشراقی و اعتمادی فراگرفت و قسمتهای مهم شرح لمعه را نزد آیتالله غروی آموخت (مهر استاد، ۳۶). از مجموع پنج سال حضور موفق در آمل، چهار سال را در مسجد جامع و نیز مدت کوتاهی را در مسجد هاشمی تحصیل کرد و سال پنجم با راهنمایی آقا ضیای آملی به مدرسهی امام حسن عسگری رفت (همان، ۳۹).
پس از اتمام دروس سطح در حوزهی علمیهی آمل برای ادامهی تحصیل ابتدا قصد عزیمت به مشهد نمود، ولی بنا به عللی به تهران آمد و از طرف آیتالله آقاشیخ محمدتقی آملی به حاجمحمدباقر آشتیانی که متصدی مدرسهی مروی تهران بود، معرفی شد. مدرسهی مروی یکی از بهترین مدارس علمیهی تهران بود که در سطح عالی و خارج در آن تدریس میشد. مدرس مدرسهی حاجسیدعباس فشارکی از شاگردان مرحوم ضیاء عراقی بود. این مدرسه از جمله مدرسههایی بود که طلاب آن به هیچ وجه با دستگاه طاغوت پهلوی ارتباط نداشتند (همان، ص ۵۹). وی در سال تحصیلی ۱۳۲۹ـ ۱۳۳۰ طلبهی رسمی مدرسهی مروی شده و در آنجا سطوح عالی را نزد حاج سیدعباس فشارکی و شرح تجرید و منطق منظومه و غیر آن را در محضر آقا شیخعلیمحمد جولستانی فراگرفت و شرح منظومه را نزد مرحوم آیتالله حاج میرزا مهدی محیالدین قمشهای آموخت (همان، ص ۶۰).
آشنایی وی با علوم عقلی از آمل شروع شد؛ بنابراین برای فراگرفتن شرح منظومه، چهار استاد عوض کرد و آن را در خدمت آیتالله شعرانی و الهی قمشهای فراگرفت. درس ریاضیات و طبیعیات و همچنین امور عامهی اسفار را به علت تسلط و تبحر مرحوم آقای شعرانی از ایشان و اشارات و تنبیهات و دیگر اسفار مانند مباحث علت و معلول و سفر نفس و اشارات و تنبیهات را از آقای الهی قمشهای تعلیم گرفت (همان، ۶۲ـ ۹۶). و بخش مهمی از اصول عقلی را نزد آیتالله طباطبایی آموخت.
پس از حدود پنج سال اسکان در تهران و کسب اجازه از محضر استاد شیخ محمدتقی آملی، در سال تحصیلی ۱۳۲۴-۱۳۳۵ در شهریورماه، به حوزهی علمیهی قم رفته و وارد مدرسهی فیضیه شد و از آنجا به مدرسهی حجتیه رفت و تحصیل را آغاز کرد. در حوزهی علمیهی قم توفیق شرکت در دروس آیات: بروجردی، محقق داماد و میرزا هاشم آملی را یافت و سرانجام در درس اصول حضرت امام راه یافت و هفت سال در این درس شرکت کرد (همان، صص ۹۵-۹۹).
فعالیتهای سیاسی وی از همان زمان حضور در تهران با شرکت در سخنرانی علمای مبارز آغاز شد. او ابتدا در مسجد سیدعزیزالله نماز ظهر را به جماعت و با امامت آیتالله احمد خوانساری برگزار میکرد و عصرها به سخنرانی خطیب توانا شیخ محمد تقی فلسفی در مسجد شاه (امام) میرفت. دیدار وی با آیتالله مطهری نیز در همان مدرسهی مروی صورت گرفت. آشنایی وی با حضرت امام به همان سالهای نخست ورود به حوزهی علمیهی قم بازمیگشت و چون درس اصول امام از بار عقلی و استدلالی کافی برخوردار بود در درس او حضور یافت. علاوه بر آن وی در این درس با حاج آقا مصطفی خمینی نیز آشنا شد.
ایشان متأثر از رویهی امام خمینی از همان ابتدا به مباحث علمی، سیاسی و اجتماعی اهمیت میداد و حتی وارد مبارزات سیاسی عملی گشت؛ بنابراین اعلامیهها، پیامها و سخنان بیدارکننده و روشنگر امام را منتشر میکرد که بارها از سوی ساواک مورد اذیت و آزار قرارگرفت؛ از آن جمله میتوان بهنامهی معروف علما راجع به فساد، عدم اجرای احکام اسلامی (آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ش بازیابی ۲۲۰، ۸ و ۷) و اعلامیهی برخی از روحانیون مخالف به حسنعلی منصور دربارهی سیاستهای ضد دینی رژیم، نامه (آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ش. ب ۲۰۵، صص ۳۵-۳۶) به امیرعباس هویدا دربارهی تبعید امام و خاتمه دادن به شکنجه و اعدام مردم (آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ش. ب ۱۸۶، ص ۶۳) تسلیت به مناسبت درگذشت مصطفی خمینی (همان، ش. ب ۳۹۴، ۶۶-۶۸) اشاره کرد. (ر. ک. به: اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۱۱۰، ۱۳۰، ۱۵۹، ۱۶۳، ۱۶۴، ۲۳۹، ۲۵۱، ۲۷۲، ۲۹۲، ۲۹۹، ۳۲۲، ۳۳۱، ۴۰۵، ۴۲۰، ۴۲۷). آیتالله جوادی آملی با شدت گرفتن مبارزات در سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ محفل درس را رها کرد و وارد شهر آمل شد. ایشان در آمل مسئولیت بخشی از تظاهرات اعم از تنظیم قطعنامهی سازماندهی راهپیماییها و نظارت بر ستاد برگزاری مراسم را به عهده داشت.
پس از پیروزی انقلاب طی حکمی از سوی حضرت امام خمینی مسئولیت دادگاه انقلاب و حاکم شرع آمل را به عهده گرفت و با تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی به نمایندگی مردم مازندران به مجلس راه یافت. سپس در تاریخ ۲۱/۴/۱۳۴۹ همراه شهید بهشتی، آیتالله قدوسی، ربانی املشی و موسوی اردبیلی به عضویت شورای عالی قضایی درآمد.
وی در شورا مسئولیت تدوین لوایح فقهی و قضایی از
جمله تدوین لایحهی قصاص، حدود، تعزیرات و دیات
را به عهده داشت. در قم نیز به تربیت قضات در مدرسهی عالی قضایی پرداخت و در تاریخ ۱۶/۱۰/۱۳۶۱ از شورای عالی قضایی استعفا کرد. وی در اولین و دومین دورهی انتخابات مجلس خبرگان رهبری، از طرف مردم استان
مازندران به نمایندگی در آن مجلس برگزیده شد (خبرگان ملت، ۵۹۴ـ۵۹۸).
در سیزدهم دی ۱۳۶۷ برای تسلیم پیام امام خمینی به گورباچف، رهبر وقت اتحاد جماهیر شوروی عازم آن کشور شد و پیام امام را که حاوی پیشبینی فروپاشی کمونیسم و نظام سوسیالیسی شوروی بود به وی رساند. در مرداد ۱۳۶۹ به کشورهای مهم اروپایی آلمان، فرانسه، انگلیس و ایتالیا سفر کرد و با شخصیتهای علمی مختلف، به بحث و فحص پرداخت و در سال ۱۳۷۹ نیز در همایش «هزاره ادیان» در نیویورک شرکت جست. وی هماکنون به تدریس در حوزهی علمیهی قم و تألیف آثار علمی اشتغال دارد.
برخی از آثار مهم ایشان عبارتاند از:
ـ اخلاق کارگزاران حکومت اسلامی
ـ تفسیر موضوعی قرآن
ـ یاد معاد
ـ شریعت در آینهی معرفت
ـ آوای توحید؛ نامهی امام خمینی به گورباچف و شرح نامهی وی
ـ زن در آیینهی جلال و کمال
ـ عرفان و حماسه
ـ زیارتنامهی حضرت امام خمینی
ـ ولایت فقیه: رهبری در اسلام
ـ نسبت دین و دنیا بررسی و نقد نظریهی سکولاریسم
ـ رسالت قرآن
ـ ولایت در قرآن
ـ فلسفهی حقوق بشر
و چندین اثر دیگر.
منابع
۱٫ آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی، پروندهی عبدالله آملی
۲٫ بندعلی، سعید، مهر استاد (سیرهی علمی و عملی استاد جوادی آملی)، قم، نشر اسراء، ۱۳۸۱
۳٫ اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۴