سید محمد حسن شیرازی
سید محمد حسن شیرازی
برای اثباتپذیری کامل این مقاله به منابع بیشتری نیاز است. لطفاً با توجه به شیوهٔ ویکیشیعه برای ارجاع به منابع با ارایهٔ منابع معتبر این مقاله را بهبود بخشید. مطالب بیمنبع را میتوان به چالشکشید و حذف کرد. |
این مقاله فاقد دادههای کتابشناختی یا دارای کتابشناسی ناقص است. میتوانید با اصلاح نحوهٔ ارجاع به منابع بر طبق شیوهنامهٔ ارجاع به منابع، به ویکیشیعه کمک کنید. مطالب بدون منبع یا دارای منبع نادقیق در آینده حذف خواهند شد. |
میرزای شیرازی | |
---|---|
زادروز | ۱۱۹۴ش - شیراز |
درگذشت | ۱۲۷۳ش |
آرامگاه | حرم امام علی (ع) |
محل زندگی | اصفهان، نجف اشرف |
استادان | شیخ مرتضی انصاری، صاحب جواهر، حسن کاشفالغطا وسید ابراهیم قزوینی |
شاگردان | شیخ فضلالله نوری، میرزا حسین نوری، سید اسماعیل صدر،عبدالکریم حائری یزدی، میرزا محمدتقی شیرازی، محمد تقی آقا نجفی اصفهانی، میرزا حسین نائینی، سید محمدکاظم یزدی، آخوند خراسانی |
آثار | حاشیه بر نجاة العباد، حاشیه بر اللمعة الدمشقیة، کتاب الطهاره تا مبحث وضو |
سید محمدحسن حسینی شیرازی (تولد ۴ اردیبهشت ۱۱۹۴ شیراز-وفات ۱۵ بهمن ۱۲۷۳ سامرا) مشهور به میرزای شیرازی و میرزای مجدِّد، مرجع تقلید شیعه و صادرکننده حکم تحریم تنباکو . پس از درگذشت شیخ مرتضی انصاری در سال ۱۲۴۳ش مرجعیت عام شیعه به او منتقل شد و نزدیک به ۳۰ سال در این مقام ماند. او در ۸۲ سالگی در سامرا درگذشت و در حرم امام علی (ع) در نجف اشرف با خاک سپرده شد.
محتویات
[نهفتن]تولد
میرزای شیرازی ۱۵ جمادیالاول ۱۲۳۰ در محله «درب شاهزاده» شیراز متولد شد. پدرش میرزا محمود شیرازی خطاطی برجسته بود و در نوشتن نستعلیق مهارت داشت. میرزا حسن پدرش را در دوران طفولیت را از دست داد و سرپرستی او و برادرش اسدالله، به عهده دائیش میرزا سید حسین موسوی معروف به مجدالاشراف افتاد.[۱]
تحصیلات
تحصیلات اولیه
میرزا حسن از سن ۴ سالگی زیر نظر استادی که دائیش میرزا سید حسین برای تعلیم او فراخوانده بود، مشغول یادگیری کتابت شد. بعد از یادگیری قرائت و کتابت فارسی، از تاریخ ۱۲۳۶ قمری به آموختن زبان عربی پرداخت و در ۸ سالگی تحصیل مقدمات را به پایان رساند. از آنجا که میرزا سید حسین میخواست خواهرزادهاش در آینده به وعظ و خطابت بپردازد، او را به میرزا ابراهیم، نامآورترین خطیب شیراز سپرد. زیر نظر این استاد، میرزا حسن مامور شد تا روزی یک صفحه از ابوابالجنان قزوینی را از روی کتاب حفظ کند و فردا در مسجد وکیل برای مردم بخواند. میرزا حسن هر صفحه را با ۲ بار خواندن به حافظه میسپرد.
او سپس به فراگرفتن فقه و اصول مشغول شد و در ۱۲ سالگی پای درس شیخ محمدتقی، بزرگترین مدرس شرح لمعه در شیراز نشست. وی تا ۱۸سالگی در درسهای شیخ محمدتقی شرکت میکرد، تا آنکه به توصیه استادش برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت.[۲]
تحصیل در اصفهان
میرزا حسن به نوشته خود در تاریخ ۱۷ صفر ۱۲۴۸ قمری (۱۲۰۵ه.ش) وارد اصفهان شد. سپس در مدرسه صدر حجرهای گرفت[۳] و به حلقه درس محمدتقی رازی پیوست.[۴]. اما در ابتدا به دلیل کثرث شاگردان، امکان صحبت با استاد و پرسیدن سوالات برای او فراهم نمیشد. به همین دلیل به همراه چند تن از طلاب علاقهمند، از استاد خواهش کردند که وقت معینی برای پرسش سوالات در اختیار آنان گذاشته شود. شیخ رازی از این پیشنهاد استقبال کرد و به دنبال آن در کنار جلسه عمومی درس، چندین جلسه خصوصی با حضور میرزا حسن و دوستانش برگزار شد که تا زمان فوت شیخ ادامه داشت.
او پس از درگذشت محمدتقی رازی، در درس سید حسن بیدآبادی، معروف به مدرس حاضر شد و پیش از آغاز ۲۰ سالگی، از وی اجازه اجتهاد گرفت. او ۱۰ سال در اصفهان اقامت داشت و علاوه بر بیدآبادی از محضر محمدابراهیم کلباسیاستفاده کرد.[۵]
تحصیل در نجف
میرزا حسن در سال ۱۲۵۹ قمری (۱۲۲۱ ه.ش) به کربلا رفت. سپس راه نجف را در پیش گرفت و در حوزه درس اساتیدی چون محمد حسن نجفی، حسن کاشفالغطا (پسر شیخ جعفر کاشفالغطا) و سید ابراهیم قزوینی شرکت جست. با فوت نجفی، او که هنوز خود را نیازمند تحقیق و مطالعه بیشتر روی مسائل فقه و اصول میدید، قصد بازگشت به شیراز را داشت. ولی پیش از عزیمت، به پیشنهاد یکی از دوستانش در مجلس درس شیخ انصاری حضور یافت و با مشاهده احاطه علمی انصاری، شرکت در این جلسات را ادامه داد و در نجف ماندگار شد.[۶]
معروف است که انصاری بارها میگفت من درسم را برای ۳ نفر می گویم: محمدحسن شیرازی، میرزا حبیب الله رشتی و حسن نجمآبادی.[۷] او در درس شیخ انصاری کم سخن میگفت و معروف است که هنگام سخن گفتن صدایش به قدری آرام بود که شیخ برای شنیدن آن ناچار به سمت او خم میشد و شاگردان را امر به سکوت کرده و میگفت: «جناب میرزا سخن میگوید.»[۸]
مرجعیت و جایگاه علمی-اجتماعی
مقلدین شیخ انصاری پس از درگذشت او در سال ۱۲۸۱ق.، به شاگردان متعددش رجوع میکردند. بدین رو شاگردان برجسته وی، از جمله میرزا حسن آشتیانی، حسن نجمآبادی ، میرزا عبدالرحیم نهاوندی و میرزا حبیب الله رشتی برای معرفی یکی از شاگردان انصاری به عنوان مرجع تقلید، شورایی تشکیل دادند و به پیشنهاد میرزای آشتیانی، همگی بر صلاحیت میرزا محمدحسن شیرازی صحه نهادند.[۹]
فقها و متخصصان فقه و اصول، جایگاه وی به لحاظ علمی را با استادش شیخ انصاری مقایسه کرده و برخی وی را برتر از شیخ دانسته اند.[۱۰] شیخ انصاری، کتاب رسائل را برای اصلاح و ویرایش علمی به میرزای شیرازی داده بود و این نشان از اعتماد شیخ به میرزا را داشت.[۱۱]
سفر حج
میرزا حسن در سال ۱۲۸۷ قمری برای انجام اعمال حج به مکه رفت. در این سفر، شریف مکه به دیدار میرزا آمد و او را به خانه خود برد. میرزا حسن در این سفر قصد اقامت دائمی در مدینه داشت و زمانی که این امر ممکن نشد، تصمیم به مجاورت در مشهد گرفت. اما در نهایت به سامرا رفت و تا پایان عمر در آن شهر سکونت داشت.[۱۲]
درگذشت
میرزای شیرازی، دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۲۷۳ برابر با ۸ شعبان ۱۳۱۲ در سن ۸۲ سالگی در سامرا درگذشت و در یکی از حجرات صحن حرم امام علی (ع) دفن شد.
شاگردان
میرزای شیرازی شاگردان برجستهای تربیت کرد که بعضی از آنان عبارتند از:
- محمدکاظم خراسانی
- میرزا حسین نوری
- سید اسماعیل صدر
- عبدالکریم حائری یزدی، بنیانگذار حوزهٔ علمیهٔ قم
- میرزا محمدتقی شیرازی، از مراجع تقلیدشیعه، معروف به میرزای دوم
- محمد تقی آقا نجفی اصفهانی
- میرزا حسین نائینی
- سید علی اکبر موسوی خوانساری
- سید محمدکاظم یزدی
- میرزا اسماعیل شیرازی (پسرعموی میرزای شیرازی)
- سید علی اکبر فال اسیری
- سید حبیب الله برهانی
- شیخ فضلالله نوری
- حاج آقا رحیم ارباب
تالیفات
بر خلاف نظر شهید مطهری، میرزا، نوشتهها و تحریراتی در فقه و اصول داشته، ولی به دلیل اینکه خود آنها را ناچیز میدانسته، حاضر به انتشارشان در میان مردم نبوده است. با این حال بعضی از آنها مشاهده شده است. سید محمدتقی اصفهانی، یکی از شاگردان میرزا نقل میکند که میرزا در هنگام درس اشاره داشت که این مطلب را در رساله طهارت و صلوة به طور مفصل آوردهام. او همچنین گفته است که حاج میرزا اسماعیل شیرازی پسرعموی میرزا، نسخهای از رساله اجتماع الامر والنهی به خط خود میرزا در اختیار دارد. سید محمدتقی باز یادآوری می کند که یـادداشتهایی را که دیده، حاوی سؤالات میرزا و جوابهای شیخ انصاری بوده، و نیز حاشیهای بر نجاة العباد و دیگر رسالهها.
تالیفات وی عبارتند از:
رساله فقهی:
- کتاب الطهاره تا مبحث وضو
- کتاب الصلوه تا بحث
- رسالهای در رضا
- رسالهای در مشتق
- کتاب المکاسب تا پایان معاملات
- حاشیه بر نجاة العباد
- تعلیقه بر کتاب معاملات وحید بهبهانی
- تعلیقه بر کتاب شرح لمعه
رسالههای اصول:
- رسالهای در اجتماع امر و نهی
- تقریرات درس اصول شیخ مرتضی انصاری، دوره کامل
- تعلیقات بر فرائدالاصول شیخ مرتضی انصاری
فعالیتهای سیاسی و اجتماعی
- حکم تحریم تنباکو: یکی از مهمترین حوادثی که در ایام زعامت او رخ داد، نهضت تحریم تنباکو بود. پس از اعطای امتیاز انحصار توتون و تنباکو به کمپانی رژی در ۴ شهر ایران، مردم به پیشتازی ۴ نفر از شاگردان میرزای شیرازی، دست به اعتراضات گستردهای زدند. در تهران شیخ فضل الله نوری، در اصفهان آقانجفی اصفهانی، در شیراز سید علیاکبر فال اسیری و در تبریز میرزا جواد مجتهد تبریزی از رهبران این جریان بودند.[۱۳] حکم تاریخی او در معاهده انحصار تنباکو در زمان ناصرالدین شاه، چنان مردم را به صحنه کشاند که شاه قاجار، مجبور به فسخ قرارداد تنباکو شد.[۱۴] با صدور این حکم، مردم مبارزه سیاسی علیه قرارداد استعماری مذکور را یک وظیفه شرعی دانسته و به مخالفت شدید پرداختند؛ بهطوری که ناصرالدین شاه مجبور شد با پرداخت غرامت، این قرارداد ننگین را فسخ کند.[۱۵] متن حکم بدین شرح است: «بسم الله الرحمن الرحیم الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان علیهالسلام است. حرره الاقل محمدحسن الحسینی.»[۱۶] امام خمینی از این اقدام اینگونه تعبیر کرده است: «همان نصف سطر میرزای شیرازی رضوان الله تعالی علیه، مملکت ما را از توی حلقوم خارجی ها بیرون کشید».[۱۷]
- دفاع از شیعیان مظلوم افغانستان در سال ۱۳۰۹ هجری قمری
- ایجاد وحدت تشیع در سال ۱۳۱۱ قمری[۱۸]
- تربیت و اعزام مبلغان ویژه برای مناطق حساس و زیر سلطه نظیر هند، کشمیر، افغانستان، قفقاز و عراق
- فرستادن نماینده خود به مناطق حساس ایران همانند شهید سید مصطفی موسوی
پانویس
- ↑ فارسنامه ناصری، ج۲، ص۹۷۴؛ مطلبی، ابوالحسن. نجوم امت، مندرج در نورعلم، بهمن ۱۳۷۰ و اردیبهشت ۱۳۷۱.
- ↑ مطلبی، ابوالحسن. نجوم امت، مندرج در نورعلم، بهمن ۱۳۷۰ و اردیبهشت ۱۳۷۱.
- ↑ مطلبی، ابوالحسن. نجوم امت، مندرج در نورعلم، بهمن ۱۳۷۰ و اردیبهشت ۱۳۷۱.
- ↑ آقابزرگ تهرانی، هدیه الرازی الی الامام المجدد الشیرازی، ص۱۷
- ↑ مطلبی، ابوالحسن. نجوم امت، مندرج در نورعلم، بهمن ۱۳۷۰ و اردیبهشت ۱۳۷۱.
- ↑ مطلبی، ابوالحسن. نجوم امت، مندرج در نورعلم، بهمن ۱۳۷۰ و اردیبهشت ۱۳۷۱.
- ↑ در مشروطه چه گذشت؟، جلد اول، چاپ اول ۱۳۸۹، موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، ص۶۳۴.
- ↑ مطلبی، ابوالحسن. نجوم امت، مندرج در نورعلم، بهمن ۱۳۷۰ و اردیبهشت ۱۳۷۱.
- ↑ مطلبی، ابوالحسن. نجوم امت، مندرج در نورعلم، بهمن ۱۳۷۰ و اردیبهشت ۱۳۷۱.
- ↑ نک: شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ج1، ص111.
- ↑ شبیری زنجانی، جرعهای از دریا، ج ۱، ص ۱۴۲.
- ↑ مطلبی، ابوالحسن. نجوم امت، مندرج در نورعلم، بهمن ۱۳۷۰ و اردیبهشت ۱۳۷۱.
- ↑ شیخ حسن کربلایی، تاریخ دخانیه، به همت رسول جعفریان، ص۱۰۴ تا ۱۰۸.
- ↑ شرح حال رجال ایران، ج۱، ص۳۳۸.
- ↑ شیخ حسن کربلایی، تاریخ دخانیه، به همت رسول جعفریان، ص۱۷۲ - ۱۷۳.
- ↑ شیخ حسن کربلایی، تاریخ دخانیه، به همت رسول جعفریان، ص۱۱۷ - ۱۱۸.
- ↑ صحیفه نور، ج ۹، ص ۱۱۹.
- ↑ در مشروطه چه گذشت؟، جلد اول، چاپ اول ۱۳۸۹، موسسه فرهنگی هنری قدرولایت، ص۶۳۸.
منابع
- شبیری زنجانی، سیدموسی، جرعه ای از دریا، ج1، قم: مؤسسه کتاب شناسی شیعه، 1389ش.