عطیه بن سعد بن جناده عوفی
عطیه بن سعد بن جناده عوفی
عَطِیَّة بن سَعد بن جُناده عَوفی از تابعین و شیعیان حضرت علی(ع) در کوفه. از وی به عنوان مفسر، محدث و فقیه شیعی یاد کردهاند، کتابی در تفسیر قرآن دارد، وی در قیام مختار و قیام عبدالرحمن بن محمد بن اشعث برضد حجاج بن یوسف شرکت داشت. حجاج او را به دلیل خودداری از ناسزا گویی به حضرت علی(ع) تازیانه زد. در زمان خلافت علی(ع) به دنیا آمد و در سال ۱۱۱ق در کوفه وفات یافت. شهرت وی به خاطر همراهی جابر بن عبدالله انصاری در زیارت روز اربعین اول امام حسین(ع) است.
محتویات
[نهفتن]نسب
عطیه از طایفه بکالی تیرهای از قبیله بنی عوف بن امرؤ القیس شمرده میشد. پدرش، سعد بن جناده از قبیله بنی عوف[۱] و از صحابه رسول خدا(ص)[۲] و مادرش کنیزی از اهالی روم بود.[۳]
تولد، نام و کنیه
درباره روز، ماه و سال تولد عطیه خبر دقیقی در دست نیست اما برخی تولد وی را بین سالهای ۳۶ تا ۴۰ تخمین زدهاند چرا که در زمان خلافت علی علیهالسلام در کوفه متولد شد.[۴] پدرش وی را نزد امام آورد تا او را نامگذاری کند، امام او را در آغوش گرفت و گفت هذا عَطیّةُ الله(این موهبت و هدیه خداست). بدین جهت وی را عطیه نامیدند.[۵] حضرت علی برای وی از بیت المال مبلغی مقرر کرد.[۶] کنیه وی نیز ابوالحسن است.[۷] او را با لقبهای عوفی، جدلی، قیسی و کوفی میشناسند.[۸]
مقام علمی
عطیه از تابعین محسوب شده و تا زمان امامت امام محمد باقر(ع) را درک کرده است.[۹] ابن سعد از علمای اهل سنت وی را ثقه و فردی صالح نام برده[۱۰] و ترمذی از او حدیث نقل کرده احادیث وی را حسن دانستهاست.[۱۱] از او به عنوان محدث[۱۲] مفسر قرآن[۱۳] و فقیه شیعی در زمان حجاج بن یوسف ثقفی[۱۴][۱۵] یاد شده است.
او از عبدالله ابن عباس،[۱۶]ابوسعید خدری[۱۷]، عبدالله بن عمر[۱۸] و جابر بن عبدالله انصاری حدیث نقل کردهاست.
از او نیز پسرش حسن، ابان بن تغلب، حجّاج بن أرطاة، قرّة بن خالد، و زکریا بن أبی زائده، محمد بن جحاده، مسعر بن کدام، فضیل بن مرزوق، و عدهای دیگر حدیث نقل کردهاند.[۱۹]
آثار
تفسیر قرآن: عطیه پنج جلد تفسیر قرآن نگاشت.[۲۰] او میگوید: من سه دوره تفسیر کامل قرآن را نزد ابن عباس آموختم و قرآن را نیز هفتاد بار در کنارش خواندم.[۲۱]
خطبه فدک: عطیه خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) که در مسجدالنبی ایراد شد را برای عبد الله محض، نوه امام حسن مجتبی(ع) نقل کرد.[۲۲]
زیارت اربعین: جریان زیارت اربعین همراه با جابر ابن عبد الله انصاری[۲۳]، از او نقل شدهاست.[۲۴]
زیارت امام حسین
شهرت عطیه به دلیل همراهی وی با جابر بن عبدالله انصاری در زیارت اربعین اول امام حسین(ع) است، عطیه نقل میکند که با جابر برای زیارت قبر امام حسین(ع) خارج شدیم، هنگامیکه به کربلا رسیدیم جابر به فرات نزدیک شده وغسل کرد و با آداب خاصی به زیارت امام حسین(ع) رفت.[۲۵]
در قیام مختار
عطیه در قیام مختار حضور یافت و به دستور مختار تحت فرماندهی ابوعبدالله جدلی برای نجات بنی هاشم و محمد بن حنفیه از دست عبدالله بن زبیر عازم مکه شد. هنگامیکه به نزدیکی مکه رسیدند ابوعبدالله بجدلی هشتصد نفر از نیرومندان سپاه خود را به فرماندهی عطیه به شهر فرستاد، این گروه وارد مکه شده و چنان تکبیری گفتند که ابن زبیر صدای آن را شنید و گریخت و وارد دار الندوه شد. برخی گفتهاند ابن زیبر از ترس به پردههای کعبه پناه برد و گفت: من پناهنده به خدایم.
عطیه میگوید: ما پیش ابن عباس و ابن حنفیه رفتیم که با یاران خود در خانههایی زندانی بودند، اطراف آن خانهها را تا سر دیوارها هیزم چیده بودند به طوریکه اگر آن را آتش میزدند همه در آن میسوختند. پس از نجات آنها از ابن عباس و محمد بن حنفیه درخواست کردیم تا اجازه دهند شر عبدالله بن زبیر را کم کنیم ولی آنان به دلیل حرمت خانه کعبه اجازه ندادند.[۲۶]
در قیام ابن اشعث
عطیه در قیام عبدالرحمن بن محمد اشعث بر ضد حجاج بن یوسف شرکت کرد و پس از شکست ابن اشعث به فارس گریخت. حجاج بن محمد بن قاسم ثقفی نامه نوشت تا عطیه را احضار کرده و از وی بخواهد حضرت علی(ع) را لعن کند و اگر از این کار خوداری چهارصد ضربه شلاق به وی زده و سر و صورتش را بتراشد. وی پس از احضار از این کار خوداری کرده چهار صد تازیانه خورد و محمد بن قاسم موی سر و صورتش را تراشید.[۲۷][۲۸]
وفات
عطیه پس از امتناع از ناسزا گفتن به حضرت علی(ع) و خوردن تازیانه به خراسان رفت. پس از به حکوت رسیدن عمر بن هیبره در عراق، عطیه به وی نامهای نوشت و از وی خواست تا به کوفه برگردد او نیز موافقت کرد. وی در کوفه بود تا اینکه در سال ۱۱۱ق در گذشت.[۲۹] برخی به اشتباه سال وفات وی را ۱۲۷ق ذکر کردهاند.[۳۰]
تبار و فرزندان
عطیه فرزندانی به نامهای علی، از اصحاب امام صادق(ع)[۳۱][۳۲]، حسن، حسین[۳۳] و عبدالله[۳۴]داشته است.
حسن بن عطیه نیز فرزندی به نام حسین داشته که کنیه وی اباعبدالله بوده است.[۳۵] حسین در زمان خلافت هارون الرشید منصب قضاوت را بر عهده داشت.[۳۶] تبار عطیه با لقب عوفی شناخته میشوند.[۳۷]
پانویس
- ↑ الأنساب،ج۹،ص:۴۰۵
- ↑ أسدالغابة،ج۲،ص:۱۸۹
- ↑ الطبقات الکبری،ج۶،ص:۳۰۵
- ↑ الطبقات الکبری،ج۶،ص:۳۰۵
- ↑ الطبقات الکبری،ج۶،ص:۳۰۵
- ↑ الطبقات الکبری،ج۶،ص:۳۰۵
- ↑ تاریخ الطبری،ج۱۱،ص:۶۴۰
- ↑ الأعلام،ج۴،ص:۲۳۷
- ↑ رجال شیخ طوسی،ص۵۱; تنقیح المقال، ج ۲،ص۲۵۳; سفینه البحار، ج ۶،ص۲۹۶.
- ↑ الطبقات الکبری،ج۶، ص۳۰۵
- ↑ إمتاع الأسماع،ج۱۳،پاورقی ص:۱۶
- ↑ جمهرةأنساب العرب،متن،ص:۳۰۹
- ↑ تنقیح المقال، ج ۲،ص۲۵۳.
- ↑ أنساب الأشراف،ج۱۳،ص:۲۶۸
- ↑ تاریخ الإسلام،ج۷،ص:۴۲۴
- ↑ تاریخ الإسلام،ج۷،ص:۴۲۴
- ↑ إمتاع الأسماع،ج۱۳،ص:۱۶
- ↑ تاریخ الإسلام،ج۷،ص:۴۲۴وشواهد التنزیل، ج ۱،ص۲۹۵وعمدة عیون صحاح الأخبار،ص۲۳۳
- ↑ إمتاع الأسماع،ج۱۳،ص:۱۶
- ↑ تنقیح المقال، ج ۲،ص۲۵۳.
- ↑ تنقیح المقال، ج ۲،ص۲۵۳.
- ↑ سفینه البحار، ج ۶،ص۲۹۶;
- ↑ شیخ صدوق، الامالی،ص۷۵
- ↑ بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج۲،ص۷۴و بحار الانوار، ج ۹۸،ص۱۹۶
- ↑ بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، ج۲،ص۷۵و بحار الانوار، ج ۹۸،ص۱۹۶
- ↑ الطبقات الکبری،ج۵،ص:۷۵
- ↑ الطبقات الکبری،ج۶،ص:۳۰۵
- ↑ تاریخ الطبری،ج۱۱،ص:۶۴۱
- ↑ الطبقات الکبری،ج۶،ص:۳۰۵
- ↑ تاریخ الإسلام،ج۷،ص:۴۲۴
- ↑ إستقصاء الاعتبار فی شرح الإستبصار، ج۴، ص: ۴۰۳
- ↑ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، الخاتمةج۸، ص: ۲۲۵
- ↑ الأنساب،ج۹،ص:۴۰۵
- ↑ أنساب الأشراف،ج۲،ص:۱۱۳(چاپ زکار،ج۲،ص:۳۵۷)
- ↑ الطبقات الکبری،ج۷،ص:۲۳۹
- ↑ أنساب الأشراف،ج۱۳،ص:۲۶۹
- ↑ الأنساب،ج۹،ص:۴۰۴
منابع
- ابن بطریق، یحیی بن حسن، عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
- ابن حزم(م ۴۵۶)، جمهرة أنساب العرب، تحقیق لجنة من العلماء، بیروت،دار الکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۰۳.
- ابن سعد، محمد بن سعد بن منیع الهاشمی البصری(م ۲۳۰)، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت،دار الکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۱۰.
- بلاذری،أحمد بن یحیی بن جابر(م ۲۷۹)، کتاب جمل من انساب الأشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت،دار الفکر، ط الأولی، ۱۴۱۷.
- حسکانی، عبید الله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، محقق، محمودی، محمدباقر، تهران، التابعة لوزارة الثقافة و الإرشاد الإسلامی، مجمع إحیاء الثقافة الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
- ذهبی، شمس الدین محمد بن احمد(م ۷۴۸)،تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، تحقیق عمر عبد السلام تدمری، بیروت،دار الکتاب العربی، ط الثانیة، ۱۴۱۳.
- زرکلی خیرالدین(م ۱۳۹۶)، الأعلام قاموس تراجم لأشهر الرجال و النساء من العرب و المستعربین و المستشرقین، بیروت،دار العلم للملایین، ط الثامنة، ۱۹۸۹.
- سمعانی،أبو سعید عبد الکریم بن محمد بن منصور التمیمی(م ۵۶۲)، الأنساب، تحقیق عبد الرحمن بن یحیی المعلمی الیمانی، حیدر آباد، مجلس دائرة المعارف العثمانیة، ط الأولی،۱۳۸۲.
- شیخ صدوق، الامالی، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، ۱۴۰۰ق
- طبری آملی، عماد الدین محمد، بشارة المصطفی لشیعة المرتضی، نجف، المکتبة الحیدریة، چاپ دوم، ۱۳۸۳ق.
- طبری، أبو جعفر محمد بن جریر(م ۳۱۰)، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت،دار التراث، ط الثانیة، ۱۳۸۷.
- علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت،دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- محمد بن حسن به شهیدالثانی(۱۰۳۰ق)، إستقصاء الاعتبار فی شرح الإستبصار، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، چاپ قم، ۱۴۱۹ ق
چاپ اول.
- مقریزی،تقی الدین أحمد بن علی(م ۸۴۵)، إمتاع الأسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقیق محمد عبد الحمید النمیسی، بیروت،دار الکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۲۰.
- نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، مصحح مؤسسة آل البیت علیهم السلام، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، چاپ قم، چاپ ۱۴۰۸ ق، چاپ اول.
منابع مطالعاتی
بابانیا،علی اصغر،عطیه عوفی الگوی مقاومت، مجله فرهنگ کوثر، خرداد ۱۳۷۸ - شماره ۲۷(۴ صفحه - از ۷۳ تا ۷۶)